هستی گلِ باباهستی گلِ بابا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

هستی گل مامانی و بابایی

قد کشیدنت و بزرگ شدنت

گل خودم سلام چیزی به تموم شدن درسم نمونده و از همین حالا دلم براش تنگ شده  و درس بابایی هم تموم شده. شمام به مرز 4 و نیم سالگی رسیدی . چشم بهم زدیم تا اینقدی شدی البته خون دل هم خوردیم . الان که واست می نویسم ساعت 2 بامداد پنجشنبه 14 اسفنده. بوی کهنگی سال 93 به وضوح استشمام میشه ... باز قصه تکراریه سال نو قصه ای که فقط تو کودکی جذابیت و تازگی داره . راستش ازین قصه های تکراری خسته شدم. یه جورایی امشب دلم گرفته و ناخوداگاه یاد زمانهایی می افتم که شما بیماری داشتی. میدونی هروقت آدم غمگینه یاد خاطرات غمگین میوفته نمی دونم چرا. خاطرات مریضی بچه ها برای هر مادری سخت و طاقت فرساست و بازگو کردنش خیلی جسارت میخاد ولی من میخام ازش برا...
15 اسفند 1393
1